به گزارش راهبرد معاصر با افزایش فعالیت شبکه اجتماعی «کلابهاوس» در هفتههای اخیر در کشور، ساترا به عنوان تنظیمگر حوزه صوت و تصویر فراگیر برای بررسی ابعاد فعالیت فرهنگی و اجتماعی این نرمافزار و تأثیرات آن بر صنعت صوت و تصویر، جلسه هماندیشی را به همت دفتر مطالعات تنظیمگری رسانه با فعالان و مدیران پلتفرمهای صوتی کشور برگزار کرد.
این جلسه با حضور مجتبی شایسته (تولیدکننده محتوای صوتی)، موسی زمانزاده (مدیر پلتفرم ویدانه و سرویس کیتونز)، نظری (مدیر پلتفرم ویوزیک) و برخی دیگر از فعالان کسبوکارهای پلتفرمی حوزه صوت و همچنین اعضای دفتر مطالعات تنظیمگری ساترا برگزار شد.
در این نشست محمد خلیلی، پژوهشگر دفتر مطالعات تنظیمگری ساترا در سخنانی با اشاره به تحلیلهای مختلفی که از اثرات «کلابهاوس» در صنعت صوت و تصویر مطرح میشود از جمله اینکه «کلابهاوس» یک تب نه چندان طولانی است، گفت: عدهای معتقدند کلابهاوس میتواند موجب تغییرات یا نوآوریهای جدی در صنعت شود؛ در حالی که عدهای دیگر خلاف این نظر را دارند.
در ادامه مجتبی شایسته، تولیدکننده محتوای صوتی اظهار کرد: در حال حاضر «کلابهاوس» جامعه مخاطب بسیار متفاوتتری نسبت به پادکست دارد. اما ممکن است در آینده بخش صوتی آفلاین را راهاندازی کند و وارد حوزه پادکست شود. البته در «کلابهاوس» کیفیت صدا مطلوب نیست و از این نظر هم تهدیدی برای پادکست محسوب نمیشود.
این تولیدکننده محتوا افزود: بهجای ساختن کانال برای انتشار محتوا، باید روی تولید محتوای خوب تمرکز کنیم، چون ما تولیدکننده و صادرکننده محتوا هستیم. «کلابهاوس» یک آتشفشان و اتفاقی است که به یکباره مطرح شده و علت آن شاید در افزایش مصرف رسانهای به دلیل شیوع کرونا باشد. یعنی شاید «کلابهاوس» خیلی نتواند از حوزه نخبگان خارج شود. ایده «کلابهاوس» از کامنتهای صوتی در برنامه ساند کلود، که در مقاطع مختلف گذاشته میشد، گرفته شده است. در فضای بسته رسانهای ایران نیاز به تریبون توسط نخبگان حس میشود و مردم به دلیل فضای تنشآلودی که دشمنان داخلی و خارجی ایجاد میکنند و همچنین به دلیل بحث انتخابات و همچنین نارضایتیهای اقتصادی برنامه «کلابهاوس» خبرساز شد.
این تولیدکننده محتوای صوتی اظهار کرد: البته «کلابهاوس» نمیتواند یک پلتفرم دائمی باشد چون مدل آن بر اساس مدل رسانههای آنلاین جهانی نیست و مدلی هیجانزده دارد. به دلیل حساسیتهای پخش زنده، پلتفرمهای ایرانی حداقل تا پنج سال آینده به سمت ایدههایی مثل «کلابهاوس» نخواهند رفت.
در ادامه موسی زمانزاده، مدیر پلتفرم ویدانه و سرویس کیتونز با اشاره به جنبههای اجتماعی فراگیری چنین پدیدههایی گفت: پلتفرمهای جدید بر مبنای یک الگوی ذهنی طراحی شدهاند که آن الگو حذف فاصلههای اجتماعی است؛ یعنی افراد به شکل خیلی ساده بتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند و حتی مدیریت بحث را به عهده داشته باشند.
او ادامه داد: در چنین پلتفرمهایی محرمانگی مفهومی ندارد. در لحظه زندگی کردن و نظر دادن در لحظه از جمله مفاهیم جامعهشناختی جدید هستند. وقتی افراد متخصص جهان به «کلابهاوس» میآیند و شما به راحتی میتوانید سوالتان را از آنها بپرسید یعنی ممیزی وجود ندارد و آزاداندیشی شکل میگیرد.
این فعال صنعت صوت فراگیر اظهار کرد: گفتوگوهای «کلابهاوس» در لحظه اتفاق میافتد و همان جا تمام میشود. این پلتفرم به نوعی یک UGC و یک واسط سرگرمکننده است. در این پلتفرم افراد فارغ از سن و وضعیت و شغل و مسائل دیگر، نظر خودشان را بیان میکنند. اشتباه ما این است که ما فکر میکنیم همه پلتفرمها وابسته به نرمافزار و سختافزار هستند. در حالی که پلتفرمها ترکیبی از مغزافزار و سازمانافزار هستند.
او افزود: به عبارت دیگر شاهدیم که سازمانی طراحی میشود که هیچ طبقهبندی ندارد و گردش اطلاعات برای افرادی که در حالت عادی دیدگاهشان اصلاً شنیده نمیشود، اتفاق میافتد. کلابهاوس کم هزینه و خیلی سریع است. در زمینه کپیرایت ساختارشکنی کرده است چون تخصص و مهارت در آن مهم نیست و بسیاری از افراد میتوانند فارغ ازحق کپیرایت و جایگاه حرفهای که دارند خیلی راحت حرفشان را بزنند.
نظری، مدیر پلتفرم ویوزیک نیز در ادامه به اهمیت پلتفرمهای شنیداری اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه توییتر مدل متنی و اینستاگرام مدل تصویری است، این پلتفرم مدل شنیداری را به وجود آورده است. البته در ایران مدل شنیداری قابل قیاس با جهان نیست. هنوز رادیوهای محلی در سطح جهان تاثیرگذار و مهم هستند اما در ایران اینگونه نیست.
نظری ادامه داد: منافع کلابهاوس برای مالکین این پلتفرم، اجتماع مردم است، زیرا جمع کردن مردم در یک پلتفرم، کاری ارزشمند است. مسلما صاحبان این پلتفرم روی مباحث بیگ دیتا و آنالیز صوتی و یادگیری ماشینی کار خواهند کرد و اطلاعات پردازششده را در اختیار نهادهای مشتری جمعآوری اطلاعات قرار خواهند داد. ممکن است آنالیز صوتی بر اساس بیشترین انگیزهها و ترندهای صوتی انجام شود.
نظری به بیتوجهی به صوت در جامعه ایران اشاره کرد و گفت: بسیاری از افراد جامعه به جای محتوای صوتی آنلاین، از طریق فلشمموری و سیدی و دستگاه پخش خودرو و آهنگهای موجود در گوشی موبایل خود به آهنگ گوش میدهند. هنوز در مغازهها و برخی چهارراهها سیدی به فروش میرسد. ما معمولا به سمت جامعه نخبگانی حرکت می کنیم، در حالی که برای عموم جامعه سالها طول می کشد تا یک مطلب یا پدیده فرهنگسازی شود و اصطلاحا جا بیفتد.
این فعال صنعت صوت آنلاین ادامه داد: ما در نگاه کلان به پلتفرمها یک قدم عقب هستیم و منتظریم تا یک اتفاقی بیفتد، سپس به سراغ مسائل و حواشی مربوط به آن برویم. به عبارت دیگر، باید ببینیم پلتفرم بعدی کلابهاوس چیست؟ باید مسیر جدیدی طراحی شود. بسیاری از صاحبان پلتفرمها نیاز مالی ندارند بلکه فقط نیاز به حمایت دارند. توجه به این نکته ضروری است که ساختن پلتفرم کلابهاوس کار مشکلی نیست بلکه حمایت از چنین پلتفرمهایی در داخل کشور مهم است.
نظری ادامه داد: ایدههای خلاقانهای در کشور ما وجود دارند اما سرمایهگذار دوست دارد روی پروژهای سرمایهگذاری کند که برای او سود روزانه داشته باشد نه اینکه سود او در بلندمدت تعریف شود. یعنی باید برای سرمایه گذار نقطه سر به سر تعریف کنیم. چنین چالشهایی موجب میشود ایدههای خلاقانه مثل ایجاد پلتفرمهایی مثل کلابهاوس را کنار بگذاریم تا دچار دردسرهای حقوقی و سرمایهگذاری نشویم.
نظری در بخش دیگر بحث خود به چالشهای نظارت و مسئولیت پلتفرمها در این رابطه اشاره کرد و گفت: در مورد نظارت و مسائل از این قبیل نیز بسیاری از صاحبان پلتفرمها در ایران نیاز مالی ندارند و راه جبران هزینههایشان را بلد هستند. مشکل آنها این است که اگر قرار است روی بحث تولید محتوا کار کنیم، باید مشخص شود که چه محتواهایی نباید منتشر شوند و مسئولیت انتشار محتوای بارگذاریشده توسط کاربران بر عهده کاربر است یا صاحبان پلتفرم.
او طراحی و تثبیت نظام توزیع مسئولیت بین ناشر و پلتفرم را دارای اهمیت فراوان دانست و اظهار کرد: اگر ما چنین نظامی را از جنبه حقوقی نتوانیم طراحی و تثبیت کنیم عملاً منجر به این میشود که پلتفرمهای خارجی به راحتی در ایران بدون محدودیت و ممیزی به کار خود ادامه میدهند و تهدیدی برای پلتفرمهای داخلی محسوب میشوند.
نظری ادامه داد: اگر به پلتفرم اجازه توسعه داده شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. در حال حاضر بیشترین ممیزی سایت «یوتیوب» در بخش حق کپیرایت است. اما پلتفرمهای داخلی با ممیزیهای بیشتری سر و کار دارند. رصد و پایش دائمی به جز در بحثهای خاص مثل امنیت ملی، کار پلتفرمها را مختل می کند. با این شیوه پایش محتوا، فقط پلتفرمهای خارجی تقویت میشوند. بنابراین نظام مسئولیت انتشار محتوا در فضای مجازی نیاز به مطالعه و کار بیشتری دارد.
این فعال صنعت صوت در پایان گفت: اگر به رسانههای مستقل نیاز داریم، پس باید فقط یک نهاد قانونگذار و یک تصمیم واحد در مورد مشکلات تعریف شده برای پلتفرمها وجود داشته باشد؛ یعنی نگاه سلیقهای وجود نداشته باشد./ایسنا